به گزارش مشرق ،نشنالاینترست در مقاله ای به قلم ایلان گلدنبرگ و رابرت دی کاپلان می نویسد: چه اتفاقی میافتد اگر مذاکرات هستهای با ایران در مقطعی به طور کامل شکست بخورد؛ همانطور که برخی در کنگره آمریکا و جامعه سیاستگذاران در واشنگتن ظاهرا میخواهند؟ ما معتقدیم نتایج آن میتواند برای ایران، آمریکا و خاورمیانه خطرناکتر از یک توافق ناقص باشد که ایران را از دستیابی به بمب اتم دور نگه میدارد و به آمریکا اطمینان معقول میدهد میتواند بدون برچیدن برنامه هستهای ایران، جلوی تلاش تهران برای دستیابی به تسلیحات هستهای را بگیرد.
نخست، احتمال حمله نظامی اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران به طور قابل توجهی افزایش مییابد. اسرائیلیها مدعی میشوند با توجه به اینکه برای سالها به علت ادامه گفتوگوها خویشتنداری کردهاند، هماکنون حق اخلاقی و وظیفه راهبردی برای اقدام دارند. ممکن است اسرائیل در طول این مدت بلوف زده است تا آمریکا و جامعه بینالمللی را وادار به اقدام کند یا اینکه آخرین فرصت واقعبینانهاش برای بمباران ایران در سالهای 2010 تا 2012 بوده پیش از آنکه تاسیسات هستهای فردو که در اعماق زمین پنهان شده است، عملیاتی و در نتیجه حمله هوایی اسرائیل، ناکارآمد شود.
با این حال، همچنین کاملا امکانپذیر است که اسرائیلیها با توجه به برخوردار نبودن از یک نیروی هوایی به اندازه کافی بزرگ برای عملیاتی جامع، یک رشته حملات کمتر بلندپروازانه انجام خواهند داد تا برنامه هستهای ایران را چند سال به عقب بازگردانند و در عین حال به قابلیتهای موشکی و دریایی متعارف این کشور آسیبی وارد نکنند. ممکن است ایران با حملات موشکی به اسرائیل و استفاده از شبکه جهانی عوامل خود به منظور انجام حملات تروریستی علیه اهداف اسرائیلی و احتمالا آمریکایی، به طور متناسب مقابله به مثل کند. یا اینکه ممکن است ایران با اعتقاد به اینکه آمریکا همدست حمله بوده است، از این فراتر رود و به طور متعارف علیه نیروها و تجهیزات نیروی دریایی آمریکا مستقر در شبهجزیره عرب واکنش نشان دهد و آمریکا را وادار کند از طریق عملیاتی نظامی علیه ایران که برای هفتهها ادامه خواهد داشت، کار را تمام کند؛ اتفاقی که برای ایران بدتر از آمریکا خواهد بود و ما همه باید از آن اجتناب کنیم.
فروپاشی گفتوگوها همچنین میتواند به تشدید جنگ مخفیانه منطقهای فعلی بین ایران و ائتلاف اعلامنشده «اسرائیل- سعودی» منجر شود. ترورهای اسرارآمیز دانشمندان هستهای و فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میتواند افزایش پیدا کند. ممکن است ما شاهد حملات موشکی بیشتر از جنوب لبنان به اسرائیل یا کشیده شدن خشونتها به اروپا با حملات همچون بمبگذاری سال 2012 علیه اسرائیلیها در بلغارستان باشیم.
احتمال دارد جنگ مخفیانه همچنین مجددا وارد حوزه سایبری شود و به حملات سایبری بیشتر نه تنها علیه برنامه هستهای ایران بلکه از سرگیری حملات این کشور به شرکتها، بانکها و موسسات دولتی آمریکا و حملات بیشتر همچون حملهای که خسارت زیادی به شرکت سعودی آرامکو در سال 2012 وارد کرد، منجر شود. چنین وخامت فوری در اوضاع امنیتی منطقه میتواند مجددا به افزایش قیمت نفت به بشکهای 100 دلار منجر شود و همچنین احتمال تشدید ناخواسته اوضاع را که میتواند آمریکا را وارد عمل کند، بهطور چشمگیری افزایش دهد.
شکست گفتوگوها همچنین میتواند باعث شود ایران راهبرد هستهای 10 سال گذشته خود را رها کند و در عوض، تصمیم بگیرد برای دستیابی به بمب اتم تلاش کند. چنین تصمیمی، آمریکا را وادار خواهد کرد بین دو گزینه بد که هر دوی آنها بسیار پرهزینهتر از وضع موجود است - پیگیری اقدام نظامی علیه ایران یا پذیرش یک ایران مجهز به سلاح هستهای- یکی را انتخاب کند.
غیر از پیامدهای منفی فروپاشی گفتوگوها، آمریکا و ایران هر دو یک رشته فرصتهای تاریخی را از دست خواهند داد. ممکن است آمریکا و ایران از طرفهای یکسان حمایت نکنند یا اهداف بلندمدت یکسانی را در سوریه، عراق و یمن پیگیری نکنند ولی فرصتی برای برخی همکاریهای محدود علیه داعش و القاعده در شبهجزیره عرب وجود دارد. با شکست گفتوگوها، هر چشماندازی که میتواند برای همکاری ضمنی وجود داشته باشد، به سرعت از بین خواهد رفت و هم آمریکا و هم ایران آسیب خواهند دید.
به صراحت باید گفت حملات هوایی به تنهایی داعش را شکست نخواهد داد. ما نمیتوانیم داعش و نیروهای بشار اسد رئیسجمهور سوریه در این کشور را همزمان شکست دهیم. مقداری همکاری با ایران- هر چند اعلام نشده، هر چند غیرمستقیم و انجامشده فقط پشت پرده- لازم خواهد بود.
یک توافق هستهای، شرایط مناسبی برای این موضوع فراهم خواهد کرد. در مورد نفوذ ایران در عراق که بسیاری به آن بهعنوان بهانهای برای عدم همکاری با تهران به منظور شکست دادن داعش استناد میکنند، این واقعیت (نفوذ تهران در بغداد) از زمان تهاجم تحت رهبری آمریکا در سال 2003 وجود داشته است. به علل تاریخی و نزدیکی جغرافیایی، یک عراق تا حدی تحت سلطه ایران یک واقعیت اجتنابناپذیر است مگر اینکه حکومت ایران تغییر کند. فقط حکومت استبدادی صدام در بغداد بود که تهران را بیرون نگه میداشت.
فرصتها در افغانستان نیز از دست خواهد رفت؛ جایی که ایران سوابق طولانیای در مخالفت با طالبان دارد و در نتیجه میتوان از آن برای کمک به خروج نیروهای آمریکایی از آنجا استفاده کرد. در واقع پس از تهاجم آمریکا به افغانستان - در احتمالا نزدیکترین همکاری بین آمریکا و ایران از زمان انقلاب اسلامی این کشور - تهران نقش مهمی در حمایت از توافقی ایفا کرد که به تشکیل دولت جدید افغانستان منجر شد. در پی یک توافق هستهای، همکاری مشابهی باید یک اولویت اصلی به منظور حفاظت از نیروهای ما باشد.
شاید مهمترین پیامد این مساله، نبرد قدرتهای داخلی در ایران خواهد بود. تندروها همچنان بیشتر کارتها را در دست دارند و به هر میزان که بتوان تصور کرد، افراطی هستند. با این حال، ایران همچنین یک دولت منتخب دارد که از نفوذ قابل توجهی برخوردار است و آشکارا جهانبینی بسیار خوشایندتری دارد.
پیش از این ـ از زمان انقلاب اسلامی تاکنون- عملگراها با دیدگاه خود درباره یک ایران از لحاظ اقتصادی درهم آمیخته با جامعه جهانی، به این میزان توجه مردم ایران را به خود جلب نکرده بودند. آمریکا باید بخواهد به کمک کند نه اینکه آنها را تضعیف کند. اگر توافقی حاصل شود، قدرت و نفوذ عملگراها به طور چشمگیری افزایش خواهد یافت.
اگر اینگونه نباشد، حسن روحانی رئیسجمهور ایران به علت شکست مذاکرات هستهای اعتبار خود را از دست میدهد، تندروها همچون سابق، کنترل کامل اوضاع را مجددا در دست خواهند گرفت و در نبرد جانشینی پیروز خواهند شد. این توانایی غرب را برای همکاری با ایران برای سالهای آینده از بین خواهد برد.
در نهایت بعید است همه پیامدهای منفی و فرصتهای از دست رفته، محقق شود ولی برخی از آنها به طور حتم محقق خواهد شد. آیا ما واقعا این را میخواهیم؟ کنگره پیش از آنکه تلاش کند گفتوگوهای هستهای ایران را تخریب کند، باید به دقت فکر کند. آنچه ما میگوییم، این است: بیایید اندکی بیشتر صبر کنیم و ببینیم دولت موفق میشود با ایران به چه نوع توافقی- اگر حاصل شود- دست یابد. آن موقع زمان کافی خواهد بود تا کنگره و دیگران برای اجتناب از خیانت به اصول ما اقدام کنند.
منبع: وطن امروز
کد خبر 390026
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۰
- ۲ نظر
- چاپ
اگر مذاکرات شکست بخورد حسن روحانی رئیسجمهور ایران به علت شکست مذاکرات هستهای اعتبار خود را از دست میدهد، تندروها همچون سابق، کنترل کامل اوضاع را مجددا در دست خواهند گرفت و در نبرد جانشینی پیروز خواهند شد. این توانایی غرب را برای همکاری با ایران برای سالهای آینده از بین خواهد برد.